طرحوارهی رهاشدگی
طرحوارهی رهاشدگی (Abandonment Schema) یکی از طرحوارههای ناسازگار اولیه است که میتواند از دوران کودکی شکل بگیرد و تا بزرگسالی تاثیرات عمیقی بر روابط عاطفی و روانی افراد بگذارد. این طرحواره به احساس ترس مداوم از ترک شدن و از دست دادن دیگران اشاره دارد که فرد مبتلا به آن به طور ناخودآگاه انتظار دارد روابط عاطفیاش ناپایدار بوده و همیشه در نهایت به تنهایی و ترک شدن منجر شوند.
طرحوارهی رهاشدگی چیست؟
طرحوارهی رهاشدگی یک الگوی فکری و احساسی عمیق است که در نتیجه تجارب دوران کودکی و روابط ناپایدار شکل میگیرد. در این طرحواره، فرد همواره در ترس از ترک شدن توسط عزیزانش به سر میبرد و این ترس میتواند به شکل وابستگی عاطفی بیش از حد، حسادت، و رفتارهای کنترلی در روابط بروز یابد.
شکلگیری در کودکی و تأثیرات آن
این طرحواره معمولاً در دوران کودکی به دلیل تجربهی ناپایداری عاطفی در روابط با والدین یا مراقبان اصلی شکل میگیرد. اگر کودک در محیطی بزرگ شود که عشق، حمایت و توجه مورد نیازش به صورت مستمر دریافت نکند یا از دست بدهد، این شرایط باعث ایجاد این الگوی فکری میشود. حتی در مواردی که والدین به دلیل مشغلههای کاری یا مشکلات روانی نمیتوانند به نیازهای کودک پاسخ دهند، این طرحواره ممکن است شکل بگیرد. (برگرفته از کلینیک بین المللی)
نشانههای طرحوارهی رهاشدگی
طرحوارهی رهاشدگی با نشانهها و رفتارهایی مشخص همراه است که از دوران کودکی تا بزرگسالی تداوم پیدا میکنند. این نشانهها میتوانند در روابط عاطفی و حتی در تعاملات اجتماعی و کاری فرد به وضوح دیده شوند. افراد مبتلا به این طرحواره اغلب با ترس شدیدی از ترکشدن مواجهاند و این ترس میتواند بر نحوهی شکلگیری و حفظ روابط آنها تأثیر بگذارد. این افراد مدام در انتظار هستند که از سوی نزدیکان خود ترک شوند، حتی اگر هیچ نشانهای از ترک وجود نداشته باشد.
رفتارهای مرتبط با طرحوارهی رهاشدگی
افراد مبتلا به طرحوارهی رهاشدگی معمولاً رفتارهایی چون وابستگی شدید به شریک عاطفی، نیاز مداوم به اطمینان خاطر، و ترس دائمی از ترک شدن را از خود نشان میدهند. این رفتارها میتوانند به شکل نگرانیهای مداوم از حضور نداشتن شریک عاطفی در اطرافشان یا حتی اضطراب و وحشت از بیپاسخ ماندن پیامها و تماسها بروز کنند.
در بسیاری از موارد، این افراد به خاطر ترس شدید از رها شدن، به رفتارهایی چون چسبندگی عاطفی یا کنترل بیش از حد روی میآورند. این رفتارها ممکن است شامل حسادت شدید، سوءظن بیدلیل، و نگرانی از خیانت باشد. به همین دلیل، بسیاری از افراد با طرحوارهی رهاشدگی در تلاشاند تا با کنترل بیش از حد شریک عاطفی، مانع از ترک شدن شوند؛ در حالی که این رفتارها خود عامل ایجاد فشار و تنش در رابطه میشود و میتواند به جدایی واقعی منجر شود.
تأثیرات احساسی و روانی
از لحاظ احساسی، افراد مبتلا به طرحوارهی رهاشدگی غالباً دچار اضطراب، افسردگی، و احساس کمارزشی میشوند. این افراد اغلب فکر میکنند که به اندازه کافی ارزشمند نیستند که دیگران در کنارشان بمانند و همین باورها منجر به تقویت ترس از ترک شدن میشود. آنها به دنبال تأیید دائمی از دیگران هستند و در غیاب این تأیید، احساس بیقراری و اضطراب شدید دارند.
از دیگر نشانههای بارز این طرحواره، میتوان به “خودتخریبی” اشاره کرد؛ این افراد ممکن است به دلیل ترس از ترکشدن، پیشدستی کرده و خودشان روابط را قبل از بهوجود آمدن جدایی واقعی به پایان برسانند. چنین رفتارهایی به نوعی چرخهی خودتخریبی منجر میشود که هر بار ترکشدن یا رها شدن را برای آنها تقویت میکند و باعث میشود باور کنند که سرنوشت همه روابطشان جدایی است.
نشانههای جسمی و روانی در کودکان و بزرگسالان
طرحوارهی رهاشدگی میتواند حتی در دوران کودکی نیز با نشانههایی چون بیقراری، اضطراب شدید، و رفتارهای وابسته بروز یابد. کودکان ممکن است در نبود مراقب، به شدت مضطرب شوند و به رفتارهای افراطی چون گریههای مداوم یا چسبیدن به والدین روی بیاورند. در بزرگسالی نیز این افراد معمولاً دچار اختلالات اضطرابی شدید و مشکلات در تنظیم هیجانات میشوند.
این نشانهها در تمام ابعاد زندگی فرد تأثیر میگذارند و معمولاً بدون مداخلهی درمانی مناسب، تداوم پیدا میکنند.
تأثیر طرحواره رهاشدگی بر روابط عاطفی
طرحوارهی رهاشدگی به شدت بر روابط عاطفی افراد تأثیر میگذارد و غالباً منجر به ایجاد چرخههای منفی میشود. این افراد به دلیل ترس از ترک شدن، از یک سو به شریک عاطفی خود وابسته شده و از سوی دیگر به طور ناخودآگاه روابط خود را تخریب میکنند. آنها ممکن است از ترس ترک شدن، رابطه را زودتر از موعد خاتمه دهند یا به شدت از شریک عاطفی خود مراقبت و کنترل کنند تا مانع از ترک شدن شوند.
چرخههای منفی در روابط و ترس از ترکشدن
رفتارهای ناشی از طرحوارهی رهاشدگی معمولاً باعث افزایش اضطراب و تنش در روابط میشود. این افراد از هرگونه نشانهای که ممکن است به ترک شدن تعبیر کنند، وحشت دارند و همین موضوع میتواند شریک عاطفیشان را خسته کرده و در نهایت باعث قطع رابطه شود. در چنین شرایطی، طرحوارهی رهاشدگی به یک چرخهی خودتقویتی تبدیل میشود که فرد را در ترس و تنهایی عمیقتری فرو میبرد.
روشهای درمان و مدیریت طرحوارهی رهاشدگی
با وجود پیچیدگیهای این طرحواره، روشهای متعددی برای مدیریت و درمان آن وجود دارد. درمانهای روانشناختی مختلفی برای مقابله با طرحوارهی رهاشدگی مورد استفاده قرار میگیرد.
طرحوارهدرمانی (Schema Therapy)
درمان طرحوارهمحور یکی از موثرترین روشها برای درمان طرحوارهی رهاشدگی است. در این رویکرد، رواندرمانگر به فرد کمک میکند تا به ریشههای عمیق این طرحواره در دوران کودکی پی ببرد و الگوهای فکری و رفتاری ناسالمی که باعث تقویت این طرحواره میشوند را شناسایی و تغییر دهد. تکنیکهایی مانند تجسمسازی، بازی نقش، و ذهنآگاهی به فرد کمک میکنند تا با احساسات منفی ناشی از این طرحواره مقابله کند.
تکنیکهای مقابلهای و بهبود روابط
افرادی که از طرحوارهی رهاشدگی رنج میبرند، میتوانند با یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر و بهبود خودآگاهی، به تدریج الگوهای رفتاری ناسازگار را تغییر دهند. همچنین، تمرین تکنیکهای مراقبت از خود و ایجاد مرزهای سالم در روابط میتواند به کاهش اضطراب و ترس از ترک شدن کمک کند. روشهایی مثل تکنیکهای شناختی-رفتاری (CBT) و خوددلسوزی از جمله ابزارهای موثر برای تغییر الگوهای فکری منفی مرتبط با طرحواره رهاشدگی هستند.
نتیجهگیری: راهکارهایی برای بهبود روابط و رهایی از طرحوارهی رهاشدگی
در نهایت، با تمرین و تداوم در درمان، افراد مبتلا به طرحوارهی رهاشدگی میتوانند بهبود چشمگیری در روابط خود و کیفیت زندگیشان مشاهده کنند. با تمرکز بر رشد خودآگاهی، یادگیری مهارتهای مقابلهای، و ایجاد روابط امن و پایدار، امکان رهایی از این طرحواره و تجربه زندگی عاطفی سالمتر فراهم میشود.
طرحوارهی رهاشدگی،
موسسهی روانشناسی سی او سی،